بعد از جنگ جهانی اول، در دوران حضور جوامع ملل اولی در مناطق دورافتاده استان انتاریو، مدارس قطاری یکی از انواع مدارس کانادا برای کودکان بود.
مدارس قطاری که به عنوان مدارس متحرک نیز شناخته میشوند، لوکوموتیوهای بخاری بودند که در امتداد مسیرهای شمالی استان انتاریو میچرخیدند و امکان تحصیل را برای کودکان در جوامع دورافتاده کانادا فراهم میکردند. فرزندان کارگران راهآهن، صیادان و شکارچیان و چوببران، از این نوع مدارس کانادا استفاده میکردند.
این کودکان راه دیگری برای دسترسی به ساختمان مدرسه فیزیکی نداشتند. به این ترتیب، این طرح آزمایشی شش ماهه مدارس قطاری، حدود ۴٠ سال از سال ١٩٢۶ تا ١٩۶٧ به طول انجامید. این برنامه یک همکاری بیسابقه بین وزارت آموزش و پرورش انتاریو و راهآهن بود. در این طرح، از آن چیزی که اکنون تحت عنوان آموزش از راه دور، آموزش در خانه و آموزش خانگی شناخته میشود، برای آموزش این کودکان استفاده میشد.
شروع چهار دهه کلاسهای درس قطاری
در سپتامبر سال ١٩٢۶، دو قطار اول در یک غروب گرم از محوطه نمایشگاه ملی کانادا در تورنتو خارج شدند. یک قطار، حامل معلم «والتر مکنالی» بود و به سمت خلیج شمالی در استان انتاریو حرکت میکرد. دیگری «فرد اسلومان» و خانواده جوانش را به سادبریِ انتاریو و سپس به سمت نواحی شمالی در فولیت و کاپرول میبرد.
در نهایت پنج قطار دیگر نیز به برنامه اضافه شد. در آن سالها وزارت آموزش و پرورش به دنبال معلمانی بود که تجربه زندگی در شمال دوردست و تدریس در این نوع مدارس کانادا را بپذیرند. برخی از معلمان کمی بیشتر از یک سال در این طرح دوام آوردند و برخی از آنها، از جمله «اسلومان»، تا چهار دهه همچنان کلاسهای درس قطاری را برگزار میکرد و چراغ این نوع مدارس کانادا را روشن نگه داشتند.
«اسلومان» به عنوان رئیس قطار مدرسه شناخته میشد. او و همسرش «سلا» پنج فرزند خود را همراه با تعدادی حیوان خانگی از جمله دو سگ و یک راسو را در قطار بزرگ کردند.
برخی از دانش آموزان در این سالها مجبور بودند که از خانه خارج شوند و از مسیرها عبور کنند تا به قطار مدرسه برسند. برخی دیگر نیز مجبور بودند از اسکی، کفشهای برفی و سورتمه برای رسیدن به مدرسه کمک بگیرند. جغرافیای شمال استان انتاریو، دارای زمینی نسبتاً مسطح و ١١ کیلومتر راه آهن بین هر بخش بود و همین امر پیشبرد این برنامه را ممکن میکرد.
فرآیند مدارس قطاری، آموزش شخص به شخص
این مدارس قطاری، در هر جا که بچهها در امتداد خط راهآهن شمالی حضور داشتند، توقف میکرد. ممکن بود که در یک کلاس سه یا چهار دانش آموز یا حتی ١۵ نفر شرکت کنند.
«ری بروملی»، یک کارگر بازنشسته نسل دوم راه آهن، به یاد میآورد که قطار مدرسه فقط برای آموزش به او و برادرش، به پالومارِ انتاریو آمد. بعداً، وقتی که خواهرش به اندازه کافی بزرگ شد، او نیز به آنها پیوست.
«بروملی» میگوید که تعداد اندک دانشآموزان به این معنی است که زمانی برای از دست دادن وجود ندارد. معلم آنها، آقای «اسلومان»، ١۵ تا٢٠ دقیقه را با یکی و سپس ١۵ تا ٢٠ دقیقه را با دیگری میگذراند و سپس دوباره این چرخه ادامه پیدا میکرد. قطار مدرسه در هر مکان متوقف میشد و درسها را در طی یک هفته به آنها ارائه میداد.
در آن پنج روز فشرده، از دوشنبه تا جمعه، دانشآموزان منطقه شخصاً در این مدارس منحصر به فرد کانادا شرکت میکردند. در پایان هفته، معلم تکالیفی را برای سه تا چهار هفته بعد تعیین میکرد که باید در خانه انجام میشد.
سپس قطاری دیگر از راه میرسید و کوپه مدرسه و معلم را در مسیری ٢۴٠ کیلومتری به ایستگاه بعدی میبرد. یک ماه بعد، قطار مدرسه برای یک جلسه پنج روزه دیگر بازمیگشت. معلمها و خانوادهشان در کوپه مدرسه زندگی میکردند که دارای اتاق نشیمن، اتاق خواب و آشپزخانه بود. باقی فضا نیز به کلاس درسی با ١٢ تا ١۵ میز اختصاص داده میشد.
در آن دوران، ورود قطار مدرسه به یک محیط دورافتاده دلیلی برای جشن گرفتن بود. به محض اینکه قطار نمایان میشد، بچهها برای استقبال از آن میدویدند. قطارهای مدرسه علاوه بر حمل معلمان، برای این بچهها دارو، لوازم کودک و اسباب بازی نیز میآوردند.
حتی در روزهای اولیه، در این مناطق دور افتاده بدون برق، قطارها نور را نیز برای آنها به ارمغان میآوردند. این نوع مدارس کانادا فرصتهای اجتماعی را برای بزرگسالان نیز فراهم میکردند تا عصرها به قطار مدرسه بیایند و به رادیو گوش کنند، فیلم تماشا کنند و انگلیسی یاد بگیرند.
قطارهای مدرسه در استان انتاریو، فرصتی برای ترویج آرمانهای دموکراتیک در بزرگسالان
در بین انواع مدارس کانادا در طول تاریخ، قطار مدرسه از این باور زاده شد که هرکسی بدون توجه به جایی که زندگی میکند، لیاقت حضور در مدرسه را دارد. این ایدهای بود که در دوران پس از جنگ جهانی اول قوت گرفت.
«جوسلین ساسیر» در رمان الهام گرفته از مدارس قطاری، مینویسد: «قطار مدرسه خیلی بیشتر از یک مدرسه بود. آنجا بود که کلاسهای عصرانه برای بزرگسالان در زمینههای خواندن، نوشتن و نهادهای دموکراتیک کانادایی برای مهاجران نیز برگزار میشد.»
دانشآموزانِ قطارهای مدرسه گروههای متنوعی بودند. برخی از آنها از خانوادههای بومی با ریشههای عمیق در شمال استان انتاریو بودند. دیگران از کبک و جاهای دیگر در سراسر کشور آمده بودند. بسیاری از آنها مهاجران جدید به کانادا بودند و از فنلاند، اسکاتلند، ایتالیا، اوکراین و لهستان به اینجا آمده بودند. سیاستمداران آن دوران، با توجه به ترس از کمونیسم، قطارهای مدرسه را وسیلهای مناسب و مؤثر برای ترویج آرمانهای دموکراتیک در میان دانش آموزان تازهوارد و خانوادههایشان میدانستند.
در دوران اوج این نوع مدارس کانادا در دهه ١٩۴٠، هفت قطار مدرسه در مسیرهای شمال انتاریو بالا و پایین میرفتند.
در دهه ١٩۶٠ تعداد دانشآموزان کاهش یافته بود. جادهها ساخته شده و دانشآموزان اکنون میتوانستند هر روز با اتوبوس به مدارس عادی در شهرهای مجاور بروند. خانوادهها نیز به مراکز شهری نقل مکان کردند. در نهایت در سال ١٩۶٧، برنامه قطار مدرسه برای همیشه به پایان رسید.
تصاویری از مدرسههای قطاری، در استان انتاریو